Sunday, January 7, 2007

سلام به همه
هم اونهایی که از نزدیکی های این وب نوشته رد می شن و اصلا کار ندارند که اینجا کی نوشته ؟ چی نوشته؟
.سلام به همه اونهایی که میان و می خونن
.سلام به اونهایی که می خونن و نظر میدن
.سلام به اونهایی که مدام به ما سر می زنن
شاید برای اولین پست جالب نباشه که این رو بنویسم اما ، شما هم می دونین رسم وبلاگ نویسی اینه که حرف از دل بلند شه
ای بی وفا رسم وفا از غم نیاموزی چرا
غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر می زند
نه اشتباه نکنید نمی خوام از زمونه گله وشکایت کنم . که مثنوی هفتاد من کاغذ . تازه کهنه و قدیمیه .می خوام .از خودم و خودم و خودم و.... بنویسم فقط همین
اون هم نه از خستگی هام فقط از شادی هام
.شما چطور
.شما که به ما سر می زنی؟؟؟شما هم از شادی هات بگو
. من که از خستگی ها گفتن خسته شدم . می خوام از شادی هام بگم
از پسرم که الان تقریبا .... میشه .... بزارین فکر کنم ..21 روز. آره 21 روزه که اومده . اونهم خسته شده بنظرم که اینطوری میاد .؟
.باید خسته باشه وگرنه ! چرا همش گریه می کنه و غذا می خواد؟
آره اونهم مثل خودم خسته است .
بنظر شما چیز دیگه ای باید باشه من که باباشم باید بدونم ... اینطور نیست.
فعلن برم یه سری بهش بزنم ببینم چکار میکنه میام زود میام

3 comments:

Anonymous said...

سلام و تبریک بخاطر تولید آقا پسرت
مثل اینکه سر حال شدی موفق باشید اگر پست جدید گذاشتی خبرم کن
علی

Anonymous said...

ببخشید ظاهرا یک "ی" اضافه گذاشتم منظورم" تولد آقا پسرت " بود . عذرمی خوام
جدا شرمنده ام
علی

Anonymous said...

سلام
دعوا نكن من كه اومدم...حالا بيا
منتظرم

بازم ميام
مسعود(جيرجيرك)